شرح دعای روز هجدهم ماه رمضان

شرح دعای روز هجدهم ماه رمضان در پنج فراز : 1. برکت سحر 2. فرازی سخت 3. نور خداوند 4. حقیقت بسم الله 5. حقیقت معرفت

دعای روز هجدهم‏

« اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِكَ يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ»

ترجمه: اى خدا مرا در اين روز براى بركات سحرها بيدار و متنبه ساز و دلم را به روشنى انوار سحر منور گردان و تمام اعضاء را براى آثار و بركات اين روز مسخر فرما به حق نور خود اى روشنى بخش دل هاى عارفان.

رمضان

شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان

شرح فراز اول دعای روز هجدهم ماه رمضان

«اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ» اى خدا من را در اين روز براى بركات سحرها بيدار و متنبه ساز!

برکت سحر

برکت سحر برای بعضی به خوابیدن در آن است و برای بعضی به شب نشینی های آن است و برای بعضی با استغفار در آن وقت است.

خداوند در وصف متقین می فرماید: « بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (ذاریات: 18) تقوا و پرهیز از گناه سبب می شود تا آنها توفیق پیدا کنند تا در آخر شب که تازه خواب شیرین شده است بیدار شوند و از خدای خویش راز بشنوند و به او اظهار نیاز کنند.

در آیه ی دیگری که باز در وصف متقین است استغفار در سحر در کنار مطلق عبادت آمده است تا به این حقیقت اشاره کند در میان عبادت استفاده از برکت سحر و استغفار در آن عبادتی شاخص میان دیگر عبادات است که هدیه ی خداوند به آنهایی است که خود را لذت حرام نگه داشتند و این که به لذت سخن گفتن با خداوند مفتخر می گردند. «الصَّابِرينَ وَ الصَّادِقينَ وَ الْقانِتينَ وَ الْمُنْفِقينَ وَ الْمُسْتَغْفِرينَ بِالْأَسْحارِ» (آل عمران: 17)

در ماه مبارک رمضان که خوابیدن در آن هم عبادت است ببین بیدار بودن در سحرهای آن چه برکتی دارد؟!

دعای معروف سحرهای ماه مبارک رمضان پر رازترین دعایی است که تنها آنها که توفیق بهره وری از سحرهای این ماه مبارک را پیدا کنند می توانند کمی از آن درک کنند: « اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ…»

شرح فراز دوم:

«وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ» و دلم را به روشنى انوار سحر منور گردان!

فرازی سخت

در مناجات شعبانیه آمده است که: « إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ‏ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك. اى خدا مرا انقطاع كامل به سوى خود عطا فرما و روشن ساز ديده‏هاى دل ما را به نورى كه به آن نور تو را مشاهده كند تا آنكه ديده ی بصيرت ما حجاب هاى نور را بدرد و به نور عظمت واصل گردد و جان هاى ما به مقام قدس عزتت بپيوندد.»

خدایا آیا روزی می شود ما هم از این جملات سر در بیاوریم و احساس انس با این فرازهای از دعا و مناجات بنماییم؟! شاید.

 توضیحی دیگر برای این فراز دعای روز هجدهم ندارم! فقط همین قدر بگویم که امید داریم روزی برسد تا با ولایت پذیری کامل از « الله» سبب شود تا او ما را از همه ی تاریکی ها به سوی نور رهنمون سازد.« اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» (بقره: 257)

شرح فراز سوم دعای روز هجدهم ماه رمضان

«وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ» و تمام اعضا را براى آثار و بركات اين روز مسخر فرما!

وقتی فرد خدایی شود همه ی اعضایش خلیفه ی خداوند می شود چشم و دستش عین الله و ید الله می گردد چشم معرفت و دست برای قدرت. رفتن در مسیر خدا نیازمند معرفت و قدرت است. این هر دو را خداوند برای خلیفه خودش مهیا می سازد آن گونه که انگار این خداوند است که می بیند و می رود.

حقیقت «بسم الله»

امام رضا (علیه السلام) در تفسیر «بسم الله» می فرمایند: « أُسَمِّ نَفْسِي بِسِمَةٍ مِنْ سِمَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ الْعُبُودِيَّة» (بحارالانوار: 89/230) بر خود نشانی از نشان های خداوند را می زنم که آن نشان عبودیت است. در زمان قدیم بعضی بر قسمتی از بدن بندگان خود مهری را داغ

می کردند تا این شخص فرار نکند و خود را آزاد معرفی نکند. امام در این حدیث می فرمایند من با «بسم الله»ی که می گویم مهر بندگی را بر خود کوبیده ام و هیچ گاه احساس آزادی در محضر مولایی اش نمی کنم.

شرح فراز چهارم:

«بِنُورِكَ» به حق نور خود!

نور خداوند

مضامین این فراز دعای روز هجدهم همه با تمسک به اسم نور مطرح شده است.

نور خداوند همان وجودی از که همه چیز را از عدم به هستی کشانده است.

نور خداوند همان رشدی است که هر موجودی در مسیر زندگی اش به آن دست می یابد.

نور خداوند همان احساس امنیتی است که به هر موجودی در اوج بحران و وجود مشکلات کمر شکن دست می دهد.

نور خداوند همان مهربانی است که روشنایی و گرمی می بخشد. روشنایی برای دیدن راه، گرمی برای امید جهت حرکت در راه.

در فراز 47 جوشن کبیر می خوانیم: « يَا نُورَ النُّورِ يَا مُنَوِّرَ النُّورِ يَا خَالِقَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ النُّورِ يَا مُقَدِّرَ النُّورِ يَا نُورَ كُلِّ نُورٍ يَا نُورا قَبْلَ كُلِّ نُورٍ يَا نُورا بَعْدَ كُلِّ نُورٍ يَا نُورا فَوْقَ كُلِّ نُورٍ يَا نُورا لَيْسَ كَمِثْلِهِ نُور.»

شرح فراز پنجم دعای روز هجدهم ماه رمضان

«يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ» اى روشنى بخش دل هاى عارفان!

حقیقت معرفت

معرفت، بازشناسی چیزی است که قبلا آموخته شده است.

معرفت برگشت به معلومات است.

معرفت تلاش برای باور همان چیزهایی است که قبلا قبولشان نموده است.

معرفت تصدیق حقیقت و تسلیم شدن در مقابل آن است.

قلب ها همه ی استعداد عارف شدن و دریافت معرفت را دارد. انسان باید تلاش کند تا رضایت خداوند را بدست بیاورد آن گاه خداوند نور را به قلب او می تاباند.

 وقتی نور بر قالی بتابد نقش و نگار او خودنمایی می کند. قلب انسان همه ی نقش نگار ملکوت دارد. وقتی خداوند بر انسان لبخند زند از این لبخند نوری لطیف ساطع می شود و نگار قلب انسان را نما می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید