چرا نباید دوست دختر یا دوست پسر داشته باشم؟ (4)

تا اینجا سه مقاله با موضوع چرا نباید دوست دختر یا دوست پسر داشته باشم، برای شما ارائه کردیم و امروز می خوایم مقاله ای رو در مورد مشکلات دوستی های قبل از ازدواج به عنوان قسمت چهارم و آخر خدمت شما ارائه کنیم.

پس با ما همراه باشید.

فشار روانی

فشار روانی

یکی از صفات جنس مرد، اثبات قدرت است، مرد یا پسر، دوست دارد که فردی را در دایره ی حمایتش داشته باشد و اورا تامین کند که از این راه بتواند اثبات قدرت کند. این صفت هم می تونه جزو مشکلات دوستی های قبل از ازدواج باشه وهم اینکه اگر درست استفاده بشه می تونه یکی از بهترین صفات در زندگی آیندش باشه.

حال تصور کنید پسری که شغلی ندارد، یا دارد اما درآمدش ناچیز است، به خاطر نیاز مالی شدید تحت چه فشار روحی و روانی جدی قرار می گیرد. برای اینکه بتواند برای دوست دخترش اون چیزی را که می خواهد بخرد و اورا تامین کند، از پدر و مادر خود طلب پول می کند.

از آن طرف پدر و مادر با خود می گویند پسری که خرج خاصی ندارد چرا به این پول نیاز دارد، به خاطر همین یا به صراحت به پسر می گویند که نداریم ونمیشه، یا اینکه سوال می پرسند که پول هات رو چه کار میکنی؟ کجا خرج می کنی؟

خب طبیعی است که پسر از طرفی نمی تواند پرده از رابطه پنهانی خود و دوست دخترش بردارد، از طرف دیگر دوست دخترش هم تقاضاهای متفاوتی دارد و پسر برای جور کردن پول این تقاضا ها دائم باید به مادرش یا پدرش باید توضیح دهد که پول را برای چه می خواهد.

همه ی اینها به غرور جوانی پسر لطمه می زند و کم کم شروع به مشاجره، بحث و قهر می شود.

شروع به رفتارهای پرخاشگرانه و گاهی لجبازی می کند مثل اینکه می گوید: حالا که پول نمی دهید من هم درس نمی خوانم، نماز نمی خوانم، خانه نمی آیم و… تا از این طریق بتواند پدر و مادر خود را تسلیم کند.

البته اینجور نیست که والدین همیشه تسلیم او شوند بلکه برعکس مخالفت می کنند و از خود ایستادگی نشون میدن، پسر را تحت فشار بیشتری قرار می دهند ودر ادامه خود پسر می داند که اگر بخواهد قهر را بیشتر ادامه بدهد دیگر سودی ندارد، به خاطر همین شروع به تهدیدهای جدی تر و خطرناک تر می کند، تا جایی که مادر وحشت کند و نیاز او را تامین کند.

البته همیشه هم تقاضای پول نمی کند و به پدرشون میگن ماشینت رو میخوام، چرا که با ماشین دنبال دوست دختر رفتن غیر از اینکه خیلی از خرج هارو کم می کنه، کلاس داره و پسر خیلی راحت می تونه با این حرکت اثبات قدرت کنه. تازه یک خلوت بسیار دنج هم فراهم میشه!

اینجا هم مخالفت بابا اوضاع را برای پسر خطرناک تر می کند، در ادمه هرچه رابطه اش با دوست دخترش عاشقانه تر و مهربانانه تر می شود از پدر و مادرش بیشتر فاصله می گیرد و کینه آنها را در دل می پروراند تاجایی که آرزوی مرگ پدر و بقای عمر دوست دخترش را می کند!

سرقت

این دسته از مشکلات دوستی های قبل از ازدواج تاجایی پیش میره که دیگه دروغ های پسر کارساز نیست و نیاز مالی خودش و استقامت خانواده بیشتر می شود.

باورکردنی نیست که همین پسرخوب و مثبت دیروز، امروز به فکر می افتد تا پنهانی از جیب پدرش پولی بردارد ویا طلای مادرو  خواهرش را سرقت کند و بفروشد، با این استدلال که آنها فکر می کنن اون طلا گم شده است.

دقت کنید که این فشارهای مالی، پسر را درهمین جوانی چقدر دچار بحران روحی وروانی، تنش میان او و خانواده و دست زدن به اعمال ناهنجار می کند.

اگر این پسر درجایی هم کار نصفه و نیمه ای داشته باشد، دامنه ی سرقت و دزدی اش به محل کارش هم کشیده می شود و به تدریج چه بسا همین تخم مرغ دزد، شتری را بدزد.

آلودگی به گناه

زن و مرد در بسیاری از روحیات با هم یکسان هستند، اما یکسری نیازهای متفاوت هم دارند، یا اینکه یک نیاز در یک جنسیت بیشتر و در یک جنسیت دیگر کمتر است مثل اینکه در زنان و دختران نیاز عاطفی، شدید تر و قوی تر است و در مردان و پسران نیاز جنسی وغریزی، شدت بیشتری دارد.

این به آن معنا نیست که مردها نیاز عاطفی، و زن ها نیاز جنسی ندارند، بلکه فقط یکی بیشتر و یکی کمتر دارد.

در ارتباط بین دختر و پسر هردو از گفتگو سیراب می شوند ولذت می برند و نیاز های عاطفی هر دو طرف تاحدودی برآورده می شود مخصوصا دختر، که از این پاسخ گویی بیشتر بهره می برد.

شاید عده ای ( که خیلی هم زیاد هستند) بگویند ما فقط می خواهیم باهم حرف بزنیم و درد ودل کنیم و نمی خوایم خدایی نکرده رابطه رو به جایی بکشونیم که نباید کشیده بشه؟

این هم از مشکلات دوستی های قبل از ازدواج است چرا که در این رابطه شاید دختر بهره برده باشد اما در مورد پسران اینطور نیست چرا که نیاز جنسی وغریزی تحریک شده است، اما برآورده نشده، به خاطر همین است که در این زمان فشار روانی بسیار بر روی پسر است، که اگر نخواهد یا نتواند متعرض دوست دخترش شود و رابطه ی پیشرفته تری با او داشته باشد، به گونه ای دیگر به ورطه ی گناه می افتد.

پسر برای اینکه بتواند از زیر بار فشار روانی فرار کند، رو به خود ارضایی می آورد و کم کم این کار تبدیل به عادتی می شود که اگر به گناه اخروی آن هم کاری نداشته باشیم مشکلات بسیار دیگری به همراه دارد.

مشکلات ضعف اعصاب، تحلیل عضلات، ضعف قوای جسمی، ضعف بینایی و خیلی چیزهای دیگه، اما به همین جا خلاصه نمی شود و به دوران بعد از ازدواج پسر هم کشیده می شود به این شکل که اون لذتی را که باید از همسرش ببرد را نمی تواند ببرد، به خاطر ضعف قوای جسمی چنان به رابطه زناشویی اش لطمه می خورد که حتی روح و روان زن هم آسیب می بیند.

اما از آن طرف اگه پسر به خود اجازه بدهد  که از دوست دخترش مطالبه ی روابط نا مشروع داشته باشد و دختر هم تسلیم او شود، دامن هر دو به گناه و معصیتی آلوده شده است که با اینکار به شکلی دیگری آینده ی زندگی خود را خراب می کنند.

دوستی های قبل از ازدواج هرچه بیشتر تداوم داشته باشد، سرمایه های معنوی آنان نیز بیشتر و بیشتر از دست می رود وهرچه پاکی و معصومیت و سرمایه های معنوی دختر و پسر در این روابط بیشتر وبیشتر ضایع شود، کشش و تمایل شان نیز به امور معنوی همچون نماز و حضور درجلسات معنوی کمتر وکمتر می شود.

گویی روز به روز از خدا دورتر و به شیطان نزدیک تر می شوند، نکته ی ناراحت کننده ی دیگر اینکه این دختر و پسر، اگر دوستی شان به ازدواج با هم منتهی نشود، بعد ها قرار است همین آلودگی هایی که حتما بعد ها کتمان و پنهانش می کنند با دیگری ازدواج کنند و با دستی که تا دیروز به گناه و معصیت، دست دیگری را لمس می کرد، نوازشگر همسرخود باشد.

خود ارضایی

پسر بیست و یک ساله ای بود که قد بلند و اندامی لاغر داشت، اولین بار بود که برای مشاوره می آمد. بزرگتر از سن و سالش به نظر می رسید و مختصری هم دست و دلش می لرزید. گفت چند سالی است که به خودارضایی مبتلاست.

هم از بیان آن احساس شرمندگی می کرد و هم چنان از این عادت ناهنجارش به ستوه آمده بود که دلش می خواست با صدای بلند کمک بخواهد میگفت به مشاوره های زیادی رفته و خیلی از راهکارها را به کار بسته، اما نتیجه ای نگرفته است.

مثل معتادی که از ترک اعتیادش احساس عجز کند صحبت می کرد. همانطور که درچشم هایش اشک جمع شده بود می گفت به غلط بودن کارش اقرار دارد ولی حریف خودش نمی شود و هر فرصت و تنهایی و خلوتی، اورا به گناه می اندازد.

از او پرسیدم: چند وقت است که به این بیماری مبتلایی؟

(انگار کسی اورا به یاد فوت عزیزانش انداخته باشد، بغض گلویش را گرفت، به سختی چنین جواب داد)

من به طور جدی سرم به درس گرم بود، اهل ورزش بودم و زندگی سالمی داشتم، همه چیز از دوستی ام با دختر ی شروع شد که اولین بار با او در کوه نوردی آشنا شدم، من که خواهر نداشتم، خیلی زود از لحاظ عاطفی به او وابسته شدم.

صحبت وارتباط با او برایم هم آرام بخش بود و هم هیجان انگیز، او تمایل به دوستی پاک داشت، من هم ابتدا به همین ارتباط رضایت داشتم، ولی هرچه بیشتر از رابطه مان می گذشت، تمایلات دیگری در من شکل می گرفت، اما می دانستم که اگر به او پیشنهادی بدهم با برخورد تند او مواجه می شوم و حتی ممکن است اورا از دست بدهم.

این را با حرفهایی که گاهی با شوخی زده بودم فهمیدم، همان شوخی ها هم کافی بود تا اورا شدیدا به خشم بیاورم، اما دیگر غرایزم قابل مهار نبود، برای این که این رابطه را حفظ کنم هرگز به او پیشنهادی که به قول خودش شرم آور بود ندادم، اما درخلوت هایم با یاد و خاطره ی او گناه می کردم، همه ی بدبختی های من از آنجا شروع شد.

خود ارضایی های من روز به روز بیشتر می شد، اوایل به شدت احساس گناه می کردم و به خودم قول می دادم که بعد از این خودم را کنترل می کنم، ولی در عمل موفق نبودم، کم کم احساس گناه هم از وجودم رخت بربست، خیال می کردم با قطع رابطه با آن دختر این عادت ناپسندم اصلاح می شود، اما زهی خیال باطل.

پسر پیر، دختر ترشیده

یکی از مشکلات دوستی های قبل از ازدواج این است که تمایل و رغبت پسرها به ازدواج کم می شود چه بخواهیم چه نخواهیم، یکی از محرک های پسرها برای اقدام به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، احساس نیاز است، وقتی در رابطه با دوستی این دختر و آن دختر، نیاز عاطفی و روانی ومتاسفانه گاهی نیاز جنسی پسر پاسخ داده شود، طبیعی است که دیگر تمایل و انگیزه ای برای ازدواج نداشته باشد.

ضمن این که در این شرایط زیر بار بسیاری از مسئولیت ها و هزینه های زندگی مشترک نمی رود، طبیعی است که هرچه تمایل پسرها به ازدواج کمتر شود سن دختران بالاتر می رود و بخت و ازدواجشان کمتر می شود.

بالا رفتن سن ازدواج

تاسف انگیز است که در بسیاری از اوقات، برخی دخترها برای آن که بخت ازدواج خود را بالا ببرند به دوستی با پسر تن می دهند تا در نهایت، با مدیریت کردن این دوستی آن را به مقصد ازدواج برسانند، در صورتی که هرچه رابطه ی پسر با دختر بیشتر شود و نیازهای متفاوت هردوی آنها کم وبیش پاسخ گیرد، تمایل و انگیزه ی آنها برای ازدواج کمتر می شود.

در حقیقت دختران با پاسخ دادن به تقاضای دوستی پسران، برخلاف صلاح و مصلحت خود عمل می کنند و ناخواسته، خود را محروم میکنن، فقط در این رهگذر دختری می ماند که عاطفه اش حراج شده و پاکی اش اسیب دیده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است.

از مشکلات دوستی های قبل از ازدواج این است که در جامعه ای که دوستی های دختر و پسر بیشتر وجدی تر است ، سن ازدواج بالاتر است و ازدواج کمتر رخ می دهد، مثلا در جوامع غربی که روابط دختر و پسر به شدت رایج است ومعمولا در همه ی اینها، روابط جنسی هم شیوع فراوان دارد، ازدواج اصلا موضوعیتی ندارد و ازدواج، عمدتا در سنین بالا و برای رفع تنهایی یا فرزند آوری صورت می گیرد.

برعکس در ایران، مخصوصا در شهرهای کوچک تر و حتی روستاها که روابط دختر و پسر را شرعا و عرفا قبیح و زشت می دانند، سن ازدواج کمتر و تمایل به ازدواج در پسرها بیشتر است و صد البته جامعه نیز سالم تر است.

سخن پایانی

شکر خدا تونستیم چهار مقاله رو در موضوع مشکلات دوستی های قبل از ازدواج برای شما آماده کنیم:

1.ضررهای دوستی قبل از ازدواج با شرح 3 دلیل:

  • جاذبه ها مانع شناخت است
  • رفتارهای مصنوعی در این نوع دوستی
  • پیشنهاد این نوع دوستی نشانه ی عقیده ی نادرست است.

2.پیامد های دوستی قبل از ازدواج با شرح 3 دلیل دیگر:

  • خیانت در امانت
  • وسوسه ی شیطان
  • عاقبت بد

3.آسیب های دوستی قبل از ازدواج با شرح 3 دلیل دیگر:

  • لطمه ی تحصیلی و زمانی
  • لطمه ی شغلی
  • لطمه ی مالی

4. همین مقاله ی پیش روی شما

  • فشار روانی
  • از دست رفتن سرمایه های معنوی
  • کم شدن میل به ازدواج

امیدوارم که از این مقالات خوشتون بیاد و استفاده کنید و اگر کم و کاستی بود بنده رو ببخشید.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید