شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان

شرح دعای روز هفدهم ماه رمضان در پنج فراز: 1. ملاک عمل صالح 2. حاجات 3. چرا دعا؟ 4. گستره علم خداوند 5. ارزش صلوات

دعای روز هفدهم‏

« اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِي فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ يَا مَنْ لا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالِ يَا عَالِما بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ »

ترجمه: اى خدا در اين روز مرا به اعمال صالح راهنمايى كن و حاجت ها و آرزوهايم برآورده ساز اى كسى كه نيازمند به شرح و سؤال بندگان نيستى اى خدايى كه به سراير خلق آگاه است. درود فرست بر محمد و آل اطهار او.

رمضان

شرح دعای روز شانزدهم ماه رمضان

شرح فراز اول دعای روز هفدهم ماه رمضان

«اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ» اى خدا در اين روز مرا به اعمال صالح راهنمايى كن!

ملاک عمل صالح

انجام اعمال صالح لازمه ی ایمان به خداوند است. خداوند به شدت با این تفکر مخالفت نموده است که: «ایمان صرفا یک مسئله قلبی است!» این تفکرات، سکولار نمودن دین در همه ی ابعاد است جدا ساختن دین از سیاست، از پزشکی، از روانشاسی، از هنر و از اقتصاد و …

در قرآن اعمال صالح وپرهیز از رفتارهای فاسد همیشه همراه ایمان ذکرشده است. درسوره ی عصرانسان های این زمانه در خسران وزیانکاری توصیف شده اند مگر آنها که ایمان داشته و اعمال صالح انجام می دهند و یکدیگر را مدام به حقیقت و صبر بر آن توصیه می نمایند

اعمال صالح یعنی صحیح، خالص و به جا.

اگر کاری غلط انجام شود و با علم صورت نگیرد ضررش بیش از نفع اوست. بزرگان گفته اند کسی که کاری را بدون علم انجام می دهد مانند تیراندازی است که کمانی برای پرتاب تیرهایش ندارد.

خلوص شرطی مهم برای قبولی عمل است. اگر عملی خالص نباشد و مورد قبولی خداوند قرار نگیرد به آسمان نرفته و نزد خود فرد می ماند و جزء دارایی های او می گردد و انسان بعد از چندی احساس می کند اعمال زیادی انجام داده و  همین موجب خودپسندی او می شود.

اما قید «به جا» نکته ی دقیقی در صالح بودن یک عمل است. فرصت انسان محدود و امکاناتش محدودتر است. باید از فرصت ها برای انجام اعمالی استفاده نمود که از اولویت برخوردار هستند.

اولویت نخست مربوط به اعمال واجب است زیرا بدون انجام واجبات هیچ تقربی حاصل نمیشود

اولویت بعدی مربوط به کارهایی است که دارای ثمری بیشتری از دیگر کارها است. رسیدگی به وضع خویشان و همسایگان ونیازمندان یقینا اولویت دارد بر ساختن مسجدی که در محدوده ی آن مسجد دیگری وجود دارد.

شرح فراز دوم دعای روز هفدهم ماه رمضان

«وَ اقْضِ لِي فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ» و حاجت ها و آرزوهايم برآورده ساز!

حاجات

حاجت ها و آرزوها پیوند بین بنده و مولاست. بر همین اساس در حدیث آمده است که خداوند حاجت اولیای خود را دیرتر برآورده می کند زیرا با برآورده شدن حاجات رابطه ی انسان با خداوند کاهش می یابد.

وقتی انسان مشکلی ندارد و روزی اش فراخ است و در رفاه به سر می برد زمینه های طغیان و ناسپاسی در او به وجود می آید:« كلاَّ إِنَّ الْانسَانَ لَيَطْغَى/ أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنىَ » (علق: 6 و 7)

و زمانی هم که زندگی اش دچار تزلزلی می شود و بعد از مدتی زندگی اش سامان می یابد تصور می کند دیگر با مشکلی که قبلا برایش پیش آمده برخورد نخواهد کرد:«لَئنِ‏ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّاتُ عَنىّ‏  إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ » (هود: 10)

با این وصف خداوند از انسان ها خواسته است تا حوائجشان را با او در میان بگذارند ولی از کندی اجابت دعایشان ناامید نشوند زیرا خداوند آنچه به مصلحتشان باشد عمل می  کند. البته هستند افرادی که خداوند به خاطر زشتی های فراوانی که مرتکب شده اند توجهی به مصلحتشان نداشته و دعایشان را به سرعت مستجاب می کند و حتی خداوند ممکن است این افراد دچار استدراج کند یعنی در مقابل زشتی های بیشترشان دنیای بیشتری را به آنها می دهد. استدراج اعطای نعمت در مقابل زشت کاری است.

لذا در حدیثی آمده است که خداوند مؤمن را با بهشتی که به او می دهد تکریم می کند و کافر را با دنیایی که به او داده است توهین می نماید!

شرح فراز سوم دعای روز هفدهم ماه رمضان

«يَا مَنْ لا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالِ» اى كسى كه نيازمند به شرح و سؤال بندگان نيستى!

چرا دعا؟!

تفسیر در این فراز با قرینه ی «سؤال» به معنای توضیح مشکلات است یعنی خداوند نیاز ندارد تا به او توضیح داده شود که ما چه مشکلاتی داریم. خداوند همه چیز را می داند. در قرآن آیاتی زیادی تأکید بر علم خداوند دارد. این همه تأکید به خاطر این است که انسان اگر باور کند که خدا می بیند و می شنود و می داند، با او برخورد شایسته تری دارد.

حضرت ابراهیم هنگامی که در آتش افکنده می شد درخواست هیچ یک از ملائک را برای نجات خودش نپذیرفت و وقتی جبرائیل از او خواست لااقل از خداوند بخواهد که کمکش کند او در پاسخ فرمود: خدا به وضعیت من آگاه است! در اینجا بود که خداوند به آتش دستور داد که بر ابراهیم سرد و پر از سلامت شو!

طرح مشکل با خداوند تنها بهانه ای برای سخن گفتن با اوست.  حضرت موسی، کلیم  الله است. مگر خداوند با او چه سخنی گفت که او کلیم الله شد. اگر این سخنان وحی بوده باشد که باید همه ی انبیا کلیم الله می شدند.

بلکه سخن خداوند با موسی این سؤال بود که از او پرسید: ای موسی این چیست به دستت؟ (طه: 17) حضرت موسی پاسخ داد: ‏ این عصای من است که بر آن تکیه می کنم و برگ درختان را برای گوسفندانم می ریزم و خواص دیگری نیز برای من در آن هست. (طه: 18) »

اصلا چرا خداوند باید از حضرت موسی این چنین سؤالی بکند سؤالی که هیچ انسان معمولی نیز از کسی نمی پرسد چون پاسخش بسیار روشن است! مهم هم صحبتی با خداوند است لذا حضرت موسی هم به «هی عصای» اکتفا نکرد بلکه از این فرصت استفاده نمود و برای خداوند توضیح داد و به این وسیله با خداوند هم صحبت شد.

درست است که خداوند نیاز به تفسیر و توضیح و حتی سؤال ندارد ولی مهم هم صحبتی با خداوند است. مناجات به معنای پچ پچ کردن است. دوستان وقتی کنار یگدیگر می نشینند با هم نجوا می کنند.

دعا باید این چنین رابطه ای را بین خداوند و بنده اش ایجاد نماید.

شرح فراز چهارم:

«يَا عَالِما بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ» اى خدايى كه به سراير خلق است آگاهى!

گستره ی علم خداوند

انحصاری ترین مصداق علم خداوند آگاهی از درون سینه انسان هاست. چیزی که حتی ممکن است خود انسان نیز نسبت به آن آگاهی نداشته باشد چه رسد به دیگران. بارها در قرآن این حقیقت بیان شده است که خداوند «علیم بما فی الصدور» است.

نه تنها خداوند ازسینه ی انسان ها آگاه است که ازدرون همه ی موجودات خبردارد. ازهمه ی تصمیماتی که دارند و انگیزه هایی که این تصمیمات را باعث شده اند واز احساسی که نسبت به کارهای گذشته دارند و رؤیاهایی که هنوز درباره ی آنها تصمیمی نگرفته اند.

طبق کاربرد «صدر» در قرآن این نکته قابل فهم است که صدر محلی برای تجمع همه ی عواطف ظریف و ناپیدای انسان و یا همان ضمیر ناخودآگاه اوست. قرآن می گوید: آنچه در سینه هاست بزرگتر و گسترده از چیزی است که انسان آن را اظهار می کند « ما تُخْفي‏ صُدُورُهُمْ أَكْبَر آل» (عمران: 118)

حال با این آگاهی عمیق و گسترده ی خداوند دیگر چه جای می ماند برای اینکه انسان از حال خودش برای خداوند توضیح دهد و تلاش کند که الفاظ مناسب را برگزیند که سوء تفاهمی پیش نیاید!!

خیر، همانطور که در فراز قبل دعای روز هفدهم گفته شد هدف از طرح مشکل با خداوند تنها صحبت کردن با اوست و همین که خداوند حال این صحبت را به انسان بدهد خودش استجابت دعای اوست

زیرا انسان در نهایت که همه ی خواسته هایش برآورده شد می خواهد به کجا برسد جز این است که او می خواهد تا ارتباطش را با خداوند اصلاح کند و با او صمیمی بوده و محبتش را نسبت به او افزایش دهد؟! آری توفیق دعا خود استجابت بزرگ ترین دعا و برآورده شده اساسی ترین خواسته ی انسان است.

شرح فراز پنجم دعای روز هفدهم ماه رمضان

«صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ» درود فرست بر محمد و آل اطهار او!

ارزش صلوات

 بدون صلوات هیچ دعایی به آسمان نمی رسد و خداوند بدون واسطه ی محمد و آل محمد به هیچ دعایی گوش نمی دهد و هر کس احساس کند می تواند در ارتباط با خداوند اهل بیت(علیهم السلام) را دور بزند در گمراهی است

و اگر با این وجود احساس کند حالات عرفانی خوبی دارد تصور نکند با خداوند ارتباط پیدا نموده است خیر این شیطان است که برای او شبیه سازی نموده است. شیطان برای همه خداسازی می کند.

عرفای سنی چگونه بدون ولایت پذیری ائمه ی معصومین (علیهم السلام) به معرفت خداوند نائل شده اند؟!

خداوند در قرآن می فرماید: « وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة» (مائده: 35) « وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها» (اعراف: 180) «فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى»‏ (بقره: 256) « اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل عمران: 103)

در روایت ذیل از آیات ائمه ی معصومین(علیهم السلام) فرموده اند منظور از وسیله ای که همه باید در پی آن باشند تا به توسط آن به قرب خداوند نائل شوند ما هستیم. اسماء نیکوی خداوند که باید در دعا از آنها بهره گرفت ما هستیم. طناب محکمی که تمسک به آن باید نمود ما هستیم. حبل الله که موجب اتحاد بوده و از تفرقه در مسیرهای غیر خدایی انسان را نجات می دهد ما هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید