شرح دعای روز بیست و یکم ماه رمضان

شرح دعای روز بیست و یکم ماه رمضان در چهار فراز: 1. عوامل رضایت الهی 2. نفوذ شیطان 3. بهشت، تنها جای آرامش 4. مشکل استجابت دعا؟

دعای روز بيست و يكم‏

« اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلا وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلا وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلا وَ مَقِيلا يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ.»

ترجمه: اى خدا در اين روز مرا به سوى رضا و خشنودى خود راهنمايى كن و شيطان را بر من مسلط مگردان و بهشت را منزل و مقامم قرار ده اى برآرنده حاجات طالبان.

رمضان

شرح دعای روز بیستم ماه رمضان

شرح فراز اول دعای روز بیست و یکم ماه رمضان

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلا » اى خدا در اين روز مرا به سوى رضا و خشنودى خود راهنمايى كن!

عوامل رضایت

رضایت و خشم خداوند در همه ی کامروایی ها ومحرومیت های جهان هستی ظهور پیدا می کند. مثلا باران چون ظهور رحمت و رضایت خداوند دعا در آن هنگام مستجاب می  شود.

خداوند ما را راهنمایی نموده است که رضایت و خشمش به چیست اصلا دین نقشی جز همین راهنمایی ندارد.

با این وجود انسان در فتنه ها می ماند که رضایت خداوند در چیست. مثلا در مسائل سیاسی پیدا نمودن موضعی که رضایت خداوند درآن باشد کار آسانی نیست. امام علی(علیه السلام) در قصه ی جمل و نهروان می فرماید من چشم فتنه را کور نمودم و اگر من نبودم اهل جمل و نهروان از بین نمی رفتند. (بحارالانوار: 32/304)

سران جنگ جمل همه از اصحاب رسول خدا بودند به پیشوایی عایشه همسر رسول خدا و سران نهروان همه ازعابدان و زاهدان و قاریان قرآن و بسیاری ازآنان نیزجزء اصحاب رسول خدا بودند.

واقعا برای آنانی که درآن زمان زندگی می کردند تشخیص این که رضایت خداوند درچه موضع گیری است بسیار سخت بوده است. هر چند با تبعیت از ولی امر زمانشان حضرت امام علی (علیه السلام) تشخیص رضایتمندی خداوند آسان می شده است همچنان که دراین زمان نیز نعمت رهبری وجود دارد و انسان با وجود ایشان نمی تواند خود را برای تردید ها و یا اشتباهات سیاسی اش معذور بداند.

تردید درحوزه ی مسائل شخصی هم ازموضوعاتی است که بسیار گریبانگیر ما می شود وما می مانیم که تکلیفان چیست؟ ورضایت خداوند چگونه قابل تحصیل واطمینان است؟ در این مواقع باید ابتدا از آموزه های اسلامی بهره برد و طبق ملاک های الهی تکلیف خود را مشخص نمود و اگر راه به جایی برده نشد باید مشورت کرد و در آخر استخاره نمود.

شرح فراز دوم:

«وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلا» و شيطان را بر من مسلط مگردان!

نفوذ شیطان

راه های نفوذ شیطان به صورت قوانین کلی در اسلام عزیز دقیقا مورد ارزیابی قرار گرفته است. و از طرفی هر کسی با شناختی که از خودش دارد میتواند به خوبی دریابد که در چه مواقعی و با چه شرایطی شیطان در او نفوذ میکند. اگر هم جهلی در این مورد وجود دارد بایدبا بررسی درست زمینه های گناهان و وسوسه هایی که انجام گرفته است این جهل را از بین برد.

در این فراز از دعای روز بیست و یکم مؤمن از خداوند میخواهد که بااراده ی تکوینی بین من و شیطان حائل ایجاد کن و راه نفوذ اورا به روی من ببند! البته این درخواست میتواند به صورت مقطعی قابل استجابت باشد همچنان که خداوند درماه مبارک رمضان شیطان را درغل و زنجیر دارد و تا اندازه ی زیادی راه های نفوذ شیطان را به روی بندگانش بسته است.

ممکن است فردی از خداوند بخواهد در سفر زیارتی شیطان را از او کاملا دور کندتا بتواند به معرفت دست یابد و توشه ای ازاین سفر معنوی برگیرد و خداوند هم دعایش را مستجاب کند و به طور موقت در فلان سفر زیارتی مثلا شیطان از او دور شود و در نتیجه  احساس های معنوی خوبی به فرد دست دهد.

ولی خداوند به طور مداوم و به صورت کامل هیچ گاه شیطان رااز هیچ شخصی دور نمیکند مگر این که او به مقام مخلصین رسیده باشد. خداوندبه نقل از شیطان میفرماید که او خود را در مقابل مخلصینی که خداوند آنها را مورد هدایت خاص قرار داده و خالصشان نموده است هیچ شانسی ندارد.

یکی از ذکرهایی که توصیه شده هنگام وسوسه شیطان زیاد خوانده شود این ذکر است:« لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم اللهم صل علی محمد و آل محمد»

شرح فراز سوم:

«وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلا وَ مَقِيلا » و بهشت را منزل و مقامم قرار ده!

تنها بهشت جای آرامش

تقاضای ورود به بهشت بعد از در خواست تشخیص راه های کسب رضایت خداوند و عدم نفوذ شیطان، بیشتر این نکته را تأکید می کند که شرط ورود به بهشت راضی نگه داشتن خداوند و خشمگین نمودن شیطان است.

نکته دوم در این فراز دعای روز بیست و یکم بیان این حقیقت است که تنها بهشت می تواند منزل و مقیل (محل استراحت) باشد. و دنیا تنها گذرگاهی است که باید از آن عبور نمود و در نتیجه به همه  ی داشته های دنیایی می بایست نگاهی عبوری داشت.

یکی از فلسفه های بلاها در دنیا این است که کسی هوس نشستن و ماندن در این گذرگاه را نکند و همیشه این نکته را آویز گوشش کند که باید رفت و باید نماند.

کافر چون آخرتی ندارد همین دنیا را برای خودش بهشت می سازد و خداوند نیز پاداش همه ی خوبی هایش را در همین دنیا به او می دهد تا بیشتر مشغول به دنیا شود.

ولی مؤمن دنیا را برای خودش زندان می نماید و از هرآنچه دوست دارد در راه آبادانی آخرتش هزینه می کند تا آن را آباد تر و بهشتش را بیشتر آذین ببندد.

وقتی بهشت منزل ومأوای کسی شد دیگر از مرگ هراسی ندارد بلکه به مرگ مشتاق تر ازکودک به پستان مادرش می باشد آن گونه که امام علی اشتیاق خود را به مرگ توصیف میکند.

کافر برای ماندن بیشتر در این دنیا و رفاه افزون تر دست به هرکاری میزند و پا روی هر ارزشی میگذارد ولی مؤمن راضی نمیشود در عوض همه ی گنج های دنیا کوچک ترین ستمی بکند کوچک تر از ستم به موریانه به این که پوسته ی جویی را از او بگیرد آن گونه که امام علی میفرمایند.

شرح فراز چهارم دعای روز بیست و یکم ماه رمضان

«يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ » اى برآرنده ی حاجات طالبان!

مشکل استجابت؟!

خداوند همه ی حاجت های مادی و معنوی را برآورده می سازد منتها خواسته های مادی غالبا در تضاد با خواسته های دیگران است لذا برآورده شدن آنها ممکن است امکان نداشته باشد و یا با تأخیر و پس از وقوع حوادثی خاص و ایجاد تغییر در خواسته ها و یا مصالح دیگران مستجاب شود.

مثلا پسری از خداوند می خواهد که با دختری خاص ازدواج کند و هم زمان آن دختر از خداوند می خواهد که او را به عقد کسی دیگر در بیاورد. خب در اینجا خداوند چاره ای ندارد جز آن که دعای یک نفر را مستجاب کند.

کشاورز از خداوند می خواهد که باران بیاید ولی باغدار می داند اگر باران بیاید شکوفه ی درختانش بر زمین می ریزد و دیگر درختانش بار نخواهند داد لذا از خداوند می خواهد که باران نبارد.

دانشجویی از خداوند می خواهد در امتحان قبول شود ولی پذیرش دانشگاه محدود است لذا اگر خداوند بخواهد دعای این دانشجو را مستجاب کند دانشجوی دیگر را باید از لیست قبول شده ها خارج کند.

فروشنده ای از خداوند می خواهد مشتری پیدا شود که جنسش را خوب و با سود بالا بفروشد و از طرفی مشتری از خداوند می خواهد فروشنده ای یافت شود که جنسش را ارزان بفروشد.

خداوند باید یک نفر را یا ناامید کند و یا او را در انتظار بگذارد تا شرایط به نحوی تغییر کند که بتواند دعای هر دو را مستجاب نماید.

ولی خواسته های معنوی همه مستجاب می شوند زیرا هرچه تزاحم وجود دارد مربوط به دنیای مادیات است در عالم معنویات هیچ کس جای دیگری را تنگ نمی کند.

دیدگاهتان را بنویسید