زندگی نامه حضرت زینب | مدافع قیام کربلا

حرم حضرت زینب

همه ی ما شیعیان و اکثریت اهل سنت به مقام و منزلت حضرت زینب اعتراف داریم و ایشان را از بزرگترین امام زاده ها می دانیم. در این باره حتما شما هم اطلاعاتی از ایشان در کتاب ها، روضه ها و منبر ها دریافت کرده اید؛
اما شاید از اتفاقات دوران زندگی این خانم بزرگوار اطلاعات کاملی نداشته باشیم و برای همین، در این مقاله سعی کردیم که اطلاعات کاملی یا به عبارتی زندگی نامه ای از حضرت زینب برای شما در این سایت قرار بدهیم. پس با ما همراه باشید.

اطلاعات کلی

نام: زینب علیها سلام

تولد: پنجم جمادی الاول سال پنج یا شش هجری قمری

زادگاه: مدینة النبی

درگذشت: پانزدهم رجب سال شصت و دو هجری قمری

محل دفن: دمشق یا مصر یا مدینه (اطلاعات دقیق و موثقی در میان منابع نیست)

محل زندگی: مدینه

القاب حضرت زینب: عقیله بنی هاشم، عالمه غیر معلمه، ام المصائب و…

پدر: امام علی علیه السلام

مادر: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

فرزندان: عون، محمد، علی، عباس، ام کلثوم

همسر: عبدالله ابن جعفر

مدت حیات: پنجاه و هفت سال

 

تولد حضرت زینب (س)

ولادت حضرت زینب سلام الله علیها در پنجم سال شش یا پنج هجری است.
شجره نامه حضرت زینب را همه می دانیم اما ذکرش خالی از لطف نیست: پدر ایشان حضرت علی علیه السلام و مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها که از طرف مادر نوه پیامبر اسلام هستند و برادرانشان امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام بودند.

بعد از تولد ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها ایشان را برای نام گذاری پیش امام علی علیه السلام بردند تا نام ایشان را پدرشان انتخاب کنند ولی امام علی علیه السلام از این کار سر باز زدند و فرمودند:« من در نام گذاری دخترم جلوتر از حضرت محمد صلی الله و علیه و آله کاری انجام نمیدهم». اما در آن زمان حضرت محمد صلی الله علیه و آله در سفر بودند و برای همین صبر کردند تا پیامبر برگردند و نام این بانو را انتخاب کنند.

وقتی پیامبر برگشتند امام علی علیه السلام به استقبال ایشان رفتند و ایشان را از این موضوع با خبر کردند و از ایشان خواستند که نامی برای دختر تازه به دنیا آمده ی این خانواده اسمی بگذارند ولی پیامبر فرمودند: «من از خداوند در نام گذاری این دختر سبقت نمی گیرم»

“این نامگذاری قدری مهم بوده که پیامبر و امام علی در نام گذاری این خانم سر باز میزنند و آن را به خداوند می سپارند”

سپس جبرئیل پیش پیامبر حاضر شد و نامی را که خداوند انتخاب کرده بود را به پیامبر فرمود. «زینب» به معنای زینت پدر که حضرت زینب واقعا نقش یک زینت را برای پدرشان و بلکه فراتر از یک زینت عمل کردند.

زندگی نامه حضرت زینب

ایشان بیشتر از پنج یا شش سال از نعمت مادرشان بهره مند نبودند و در واقع نامه ی زندگی حضرت زینب سلام الله علیها از این جا شروع شد.
ولی در این مدت کم از نظر عقل و علم به گونه ای تربیت شده بودند که از حضرت زهرا سلام الله علیها چندین حدیث و روایت نقل کرده‌اند تا جایی که چند نفر از تاریخ نویسان و حدیث شناسان خطبه فدک را از حضرت زینب نقل کرده‌‎اند.

ازدواج با عبدالله ابن جعفر

در زمانی که حضرت زینب سلام الله علیها به نه سالگی رسیدند مانند مادرشان خیلی‌ها برای خواستگاری به پیش امام علی علیه السلام آمدند چه ثروتمند و چه اشراف و روسای قبایل و… ولی امام علی علیه السلام با مشورت حضرت زینب و کسب نظر ایشان به خواستگاران جواب رد می دادن.

تا اینکه عبدالله ابن جعفر طیار که فردی نیکوکار و با فضل و بخشش و مورد علاقۀ پیامبر صلی الله و علیه و آله و امام علی علیه السلام بودند با واسطه ای از امام علی علیه السلام کسب اجازه برای خواستگاری از حضرت زینب کردند و حضرت علی علیه السلام با این امر موافقت فرمودند.

عبدالله ابن جعفر به خواستگاری حضرت زینب سلام الله علیها آمدند و امیرالمومنین علی علیه السلام با ازدواج حضرت زینب موافقت کردند و مهریه حضرت زینب سلام الله علیها را همان مهریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دادند.
این ازدواج در سال 17 یا 18 هجری قمری یعنی در 11 یا 12 سالگی حضرت زینب رخ داد.

ثمره این ازدواج پنج فرزند صالح شد: عون، محمد، علی، عباس و ام کلثوم، که عون و محمد در کربلا به درجه شهادت رسیدند.

حضرت زینب سلام الله علیها مانند مادرشان زندگی خود را به چند بخش تقسیم کردند:

  • خانه داری
  • تربیت فرزند
  • تبلیغ اسلام
  • عبادت خداوند

ایشان فرزندان خود را همیشه آماده برای خدمت به اسلام تربیت کردند برای همین در واقعه کربلا از خانواده های همراه امام حسین علیه السلام بودند.

متاسفانه وقتی امروزه در بین زندگی های خودمان نگاه می کنیم، به این 4 کار بسیار کم اهمیت داده می شود. امروزه دیگه خانه داری عار به حساب می آید و دیگر حتی زمانی برای تربیت فرزند نمی گذاریم.

کربلا،شروع داغ حضرت زینب

حضرت زینب سلام الله علیها در شروع قیام کربلا با فرزندانشان راهی کاروان امام حسین علیه السلام شدند ولی عبدالله ابن جعفر به علت های مختلفی که نقل شده است به قیام کربلا نیامد ولی فرزندان خود را به همراه نامه ای از طرف خودش به امام حسین علیه السلام فرستاد و به آنها سفارش کرد که همیشه کنار امامشان باشند و از ایشان دفاع کنند.

جنگ بین سپاه حق و باطل شروع شد، یاران امام با هم پیمان بستند که تا وقتی همه ی آنها شهید نشده اند، نگذارند کسی از بنی هاشم به میدان برود ولی طولی نکشید! آنها همه شهید شدند

نوبت بنی هاشم شد

سومین نفر از بنی هاشم یعنی عون فرزند حضرت زینب؛ به میدان رفت و رجز میخواند:

إن تنکرونی فأنا ابن جعفر شهید صدق فی الجنان أزهر یطیر فیها بجناح أخضر کفی بهذا شرفاً فی المحشر

اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر طیار هستم آن شهید راستین که در بهشت، نورانی است و بر بال های سبز پرواز میکند و همین شرافت برای روز محشر کافی است.

و بعد بیست و یک نفر را هلاک کرد ولی سرانجام به دست عبدالله بن قطبه طائی شهید شد.

این بار هم باز فردی از فرزندان حضرت زینب سلام الله علیها یعنی محمد به میدان رفت و رجز میخواند:

نشکوا الی الله من العدوان فعال قوم فی الردی عمیان قد ترکوا معالم القرآن و اظهروا الکفر مع الطغیان

از ستمگری و کردار دشمنانی که با کوری به فرومایگی افتاده اند به خداوند شکایت می کنیم اینان نشانه های قرآن را رها کرده و کفر و سرکشی را آشکار ساخته اند.

و بعد به جنگی رفت که دشمن برای ساکت کردن محمد بن عبدالله قدرتمند های سپاهش را میفرستاد ولی محمد ابن عبدالله ده نفر از آنان را کشت و در آخر به دست عامر بن نهشل بیمی به شهادت رسید.

بنی هاشم سالم به میدان میرفتند و تکه تکه و شهید برمیگشتند و دیگ فقط حضرت عباس و امام حسین علیه السلام از بنی هاشم باقی ماندند و به میدان رفتند ولی حضرت عباس را در حالی که تکه تکه شده بودند به شهادت رساندند و فقط امام بود و امام…

نوبت آخرین از بنی هاشم

پس از جنگی طولانی و وداع هایی که با اهل خیمه کردند پس از وداع سوم امام از پای افتادند و دشمن به خیمه ها حمله کرد ولی امام بلند شد و فریاد زدند: چرا تا وقتی که من زندهام به ناموس من حمله می کنید؟

دشمنان به سوی امام بازگشتند ولی امام رمقی در بدن نداشت، امام با تمام نیروی خودشان جنگیدند و سر انجام به دست شمر ابن ذی الجوشن شهید و سرشان از تن جدا شد و سپس بدن ایشان به دستور شمر ابن ذی الجوشن تیر باران شد.

حضرت زینب

با این که در هیچ جای زندگی نامه حضرت زینب دیده نمی شود، که جلوی دید نامحرم قرار بگیرد اما در این هنگام حضرت زینب از خیمه گاه بیرون آمدند و خطاب به عمر ابن سعد فریاد زدند: «فرزند سعد! آیا ابا عبدالله کشته میشود و تو تماشا میکنی؟»

عمر ابن سعد ساکت ماند و حضرت زینب فرمودند:« وای برادرم! وای سرورم! وای اهل بیتم! ای کاش آسمان بر زمین واژگون میشد! و ای کاش کوه ها خرد و پراکنده بر هامون میریخت.»

و بعد از آن تازه مصیبت های اهل بیت شروع شد…

مهم ترین مرحله زندگی نامه حضرت زینب

حالا کاروان امام حسین علیه السلام تبدیل به کاروان اسرا شده بود و حامی اسرا حالا حضرت زینب سلام الله علیها بود.

کاروان به کوفه رسید و به محض  ورود حضرت زینب برای حاضران داخل جمع خطبه ای خواندند به طوری که حذیم بن شریک الاسدی درباره خطبه حضرت زینب سلام الله علیها میگوید:« تا به حالا کسی را ندیده بودم که این گونه در سخنوری مهارت داشته باشد».

مردم تازه از خواب غفلت بیدار شدند و فهمیدند که چه گناه بزرگی کردند و به همین سبب مردم بر علیه حکومت شدند و پایه های حکومت سست و لرزان شد؛ برای همین کاروان را به دارالاماره مرکز حکومت عبیدالله ابن زیاد بردند تا دیگر مردم سمت مخالفت با حکومت نروند ولی ریختن خون امام حسین که خون حق بود عاقبتی اسفناک به همراه دارد.

اسرا وارد دارالاماره شدند ولی نه تنها پایه های حکومت سر جایش برنگشت بلکه با سخنان حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام و حضرت ام کلثوم و حضرت فاطمه بنت الحسین خیلی از بزرگان حاضر در جمع به فکر قیام بر علیه عبیدالله ابن زیاد رفتند و صدایشان از اعتراض بلند شد و این اتفاق جرئت بسیار زیادی به مردم بخشید.

زور عبیدالله ابن زیاد هم به اسرا نرسید برای همین اسرا را به شام فرستاد چون آنجا سال ها بر علیه بنی هاشم تبلیغ شده بود و مردم از خاندان بنی هاشم کینه به دل داشتند از این رو نه حتی به سخنان آنها گوش نمیدهند بلکه بنی هاشم را سزاوار مرگ  میدانستند.

کاروان راهی شام شد

از دور مشخص بود که شام آذین بندی شده بود و جشن های زیادی در آن درحال برگزاری بود.

کاروان که وارد شام شد دیده میشد که مردم لباس های نو را پوشیده بودند و شهر را در زیبا ترین حالت قرار دادند و از طرفی به اسرا را سنگ میزدند و توهین میکردند ولی باز حضرت زینب و امام سجاد با سخنان خودشان کینه ی اهل بیت را از دل شامیان بردند و خشمشان را بر علیه حکومت برانگیختند ولی این کاروان مقصدش کاخ یزید بود؛

کاروان را به کاخ یزید بردند در آنجا سر های بریده شده ی شهدا را در تشت هایی گذاشتند و سر امام حسین علیه السلام را در تشتی کنار یزید گذاشتند، یزید با چوب دستی بر لب های امام حسین علیه السلام میزد و همواره شعر هایی که چیزی جز کفر و توهین به اسلام نبود میخواند که ناگهان حضرت زینب سلام الله علیها در میان اشعار یزید بلند شدند و خطب های را برای اثبات حق بودن امام حسین علیه السلام و یارانشان بود خواندند.

این خطبه یزید را با خاک یکسان کرد، به گونه ای که رفتار یزید با اسرا نرم شد و در آخر قتل امام حسین علیه السلام را به گردن عبیدالله ابن زیاد انداخت و خود را بی تقصیر اعلام کرد.

یزید مانده بود که با این اسرا که حالا قدرتشان از یزید بیشتر شده بود چه کار کند و از مشاورانش نظر میخواست تا اینکه تصمیم گرفتند که با اسرا به درستی رفتار کند و آنها را در خرابه ای نگه دارند تا هم از مردم و هم از دربار یزید دور باشند ولی باز هم تاثیری نداشت چون زنان یزید همه از یزید روی گردان شده بودند تا حدی که نقشه ای برای قتل او کشیدند به آن خرابه رفتند و تا سه روز از اسرا نگهداری میکردند و برای امام حسین علیه السلام عزاداری میکردند.

یزید که با این کار احمقانه ی خود دین و دنیای خود را ویران کرد خواست کمی شدت این کار را کم کند برای همین اسرا را دوباره در کاخ حاضر کرد و به آنها هدیه هایی اهدا کرد ولی هیچ یک از اسرا آن هدایا را قبول نکردند و سر انجام اسرا با عزت به مدینه برگشتند.

برای اطلاع بیشتر در مورد حکومت داری یزید می تونید این مقاله رو مطالعه کنید.

وفات حضرت زینب، آزادی از دنیا

پس از آزادی، اسرا به مدینه بازگشتند ولی در مورد درگذشت اطلاعات کاملی نداریم.

حضرت زینب در پانزدهم رجب سال شصت و دو هجری قمری در گذشتند و برای محل دفن ایشان سه نظر مختلف داریم:

حرم حضرت زینب

  1. دمشق/ سوریه: بیشتر از همه حرم حضرت زینب سلام الله علیها در سوریه معروف است و احتمال درست بودن این نظر بیشتر از همه هست.
  2. قاهره/ مصر: بعضی از تاریخ دانان منطقه سیدة الزینب در قاهره را مقبره ی ایشان دانسته اند و این مکان به مقام سیدة الزینب معروف شده است که در سال هزار و صد و هفتاد و سه بازسازی شد.
  3. مدینه/ قبرستان بقیع: سید محسن امین که یکی از علمای نجف بودند قبرستان بقیع را محل دفن حضرت زینب سلام الله علیها نقل کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید